...دلتنگی هایم...

گاهی وقت ها یه حرف هایی کنج دلت میشینه که تا پروازشون ندی آروم نمی گیری... اینجا پشت بوم دل منه...

ای دل اگر عاشقی...جایی نگو...بقیه ابرو برات نمیذارن....

عاشق عاقای میم هستم.همان پیرمردترسناکی ک لب های نک تیز دارد....سرش را خم می کند و زل میزند....شاید بگویید این ها ویژگی های خوبی نیستند...ولی من فقط عاشق لحظه ای شدم ک وقتی دل از همه بریده بودم از من پرسیده پایه ای؟همانجا عاشق اش شدم و حتی وقتی از من پرسید ب روح اعتقاد داری هم چیزی بهش نگفتم....داشتم توی کلاس از غم دوری عاقای میم میگفتم و این ک چرا رفت ک بچه ها یکهو امدند و گفتند این ک توی حیاط بود همین حالا....و وقتی دیتاشو خراب بود  خودش بود ک امد روی صندلی ایستاد ک قلق اش را بگیرد....و وقتی امد تو.....یکهو بچه ها شروع کردند نخودی خندیدن و دایم اسم من را صدا زدن...و من هم با شکلک ب همه شان فحش دادم...این عشق فقط بخاطر یک احترام بوجود امده است...بیاییم فکر بد نکنیم....ک پیرمرد....هم فکر بد نکند....مگرنه؟


امروز جلسه اول کارورزیمان بود...یک دبستان پسرانه بهمان خورد....اسمش محمدی است...دل توی دلم نیست برای رفتن.....خدایا....ای لاو یوووووووو...ماااااچ....

۰ موافق ۰ مخالف
سلام
ممنونم
بنده اصفهانی هستم ولی تهران مشغولم به تحصیل و لذا توفیق حضور در برنامه رنگ آمیزی رو ندارم.
شما به جای اون کسایی هم که دوس دارن توی برنامه شرکت کنن ولی نمیتونن رنگ آمیزی کنید...
راستی قضیه شهید تورجی زاده چیه؟ روز عرفه از بس سر قبرشون شلوغ بود نتونستم تا شعاع ده متری جلو تر برم. همه هم خانم بووووودند ....

علیک السلام....انشاالله....همیشه ب جای دوستان رنگ میکنیم....
داستان شهید تورجی زاده مشخص است.....
شوهر...
این بزرگوار ب شوهر دادن معروف اند.....خخخخخ

جدا از شوخی....ایشان دوست داشتند ک بعداز مرگشان حاجت مردمی ک ب ایشان دخیل میبندند روا شود و ک از یادها نروند....ک حضورشان و کمکشان محدود ب زمان جنگ نباشد...و حالا....شهید داستان ما باب الحوائج است.....
و البته بیشتر در کارهای خیر پیدا کردن شوهر و همسر فعالیت میکنند...;-)
ما ک هربار سر مزارشان میرویم و فاتحه ای می خوانیم....خبری هم تاحالا نشده است.....خخخخ
ولی برای کنکور.....روز قبل از کنکور رفتم بالای سرشان و التماس کردم از خدا بخواهد من معلم بشوم....و شدم....الهی شکر....

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سلام ...
به وبلاگ من خوش اومدین ...
اینجا یه دفترخاطرات روزانه است ...
و پر از حرفای چرت و پرت دل یه دانشجو...
و محدودیت هاش...
...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان